شعر کودک | راز
  • کد مطالب: ۲۱۶۵۲۲
  • /
  • ۲۰ اسفند‌ماه ۱۴۰۲ / ۱۴:۱۵

شعر کودک | راز

واقعا چرا خیلی از ما از حشرات به آن کوچکی می‌ترسیم؟ لیلا خیامی در این شعر از یک «راز» کوچولو برایمان می‌گوید. بیایید با هم بخوانیم.

راز کوچولویی
بود توی دستم
مشت خود را محکم
قفل کردم بستم

رمز آن را اما
خواهرم پیدا کرد
قلقلک‌های او
مشت من را وا کرد

یک ملخ از مشتم
پر زد و بالا رفت
جیغ خواهر جانم
تا ته دنیا رفت

 

لیلا خیامی

دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.